Sunday, April 18, 2010

صدایت آرام بود
نمیدانم میان کدامین تلاطم اسیر گشتم
فکر میکنیزمان عاشقی فرا رسیده باشد؟
خش خش برگها لالائی رفتنت شد
سکوت را در کدامین پستو پنهان کردی؟
من از هجوم آرام صدایت به ارتفاع پست نیستی‌‌های مرداد
هجرت کردم
به خزان طراوت مطلق
!ببین برای عاشقانههای دوباره چه زود پیر گشتم
...